شبکه نمایش خانگی| سینمای ایران در نمایش فقر ضعیف است/ سبک زندگی لوکس برای جوانان حسرت ایجاد کرده است
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۲۶۷۰۹
دکتر کرمی استاد دانشگاه علامه گفت: ترسیم طبقات ضعیف و فقیر جامعه به عنوان بخش ضدفرهنگ و اخلاق شهر، از نتایج خطرناک و بد سریالهای شبکه نمایش خانگی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محتوا CONTENT به عنوان بخش کاملاً مهم و جداییناپذیر هنرهای نمایشی خصوصاً سینما و سریال است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در هر حال فارغ از بحث مهم و تئوریک نسبت میان محتوا و فرم، در اینکه هر اثر هنری دارای مضامینی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند نمیتوان شک کرد. سریالهای شبکه نمایش خانگی نیز به عنوان دیگر مدیومهای رسانهای و هنری، شامل همین مسأله میشوند و دارای محتوا و تمهای گوناگونیند.
سریالهایی مانند «عاشقانه» «همگناه» «کرگدن» «شهرزاد» «دل» و... همگی در نسبت میان خود و جامعه دارای رویکرد و مولفههاییند که میتوان مورد به مورد بررسی کرد. اما آنچه که به نظر میرسد نسبت به دیگر مباحث دارای اهمیت بیشتری باید باشد، اثرگذاری سریالهای نمایش خانگی بر جامعه و خانواده است. آیا این سریالها اثرات خوبی دارند یا مخربند؟ تا چه حد سریالهای نمایش خانگی توانسته است تحلیل و بازنمایی درستی از جامعه و خانواده داشته باشد؟
شبکه نمایش خانگی|ویدئو چکی به نام یک سریال/ بازی خستهکننده منوچهر هادی با سریالهای یکنواختشبکه نمایش خانگی|«همگناه» تا اطلاع ثانوی دست مخاطبانش را در پوست گردو گذاشت!از سوی دیگر با تصمیمات تازهای که گرفته شده است، تصدی و تصمیمات ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی به زودی دست سازمان صداوسیما می افتد و باید شاهد آن باشیم که بعد از فراز و نشیبهای فراوانی که گریبانگیر این مدیوم رسانهای و هنری شده است، در سازمان صداوسیما چه اتفاقات خوشایند و ناخوشایندی برای آن رخ خواهد داد؟
نمایش خانگی|آیا ساترا فرمانده بازارِ ناملایمِ نمایشخانگی میشود؟اساتید علوم انسانی نیز به عنوان معلمین جوانان در دانشگاهها و نخبگان فرهنگی و علمی کشور دارای نظراتی در این خصوصند که باید از تحلیلهای علمی آنان برای بهتر شدن وضعیت فرهنگ و هنر جامعه مدد گرفت. خصوصاً اساتیدی که با تماشای فیلمها وسریالهای روز ایرانی و خارجی در صدد بروزرسانی خود با صنعت سینمایی کشورند و حتی این موضوعات را در پایاننامهها و رسالههای دکتری مورد سنجش و نقادی قرار میدهند.
از میان اساتید عزیز کشور، این بار بعد از مصاحبههایی که با دکتر احمد نادری و خانم دکتر قاسمپور داشتیم، با آقای دکتر محمدتقی کرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) به بررسی تأثیرات سریالهای شبکه نمایش خانگی بر جامعه و بازنمایی آنها از این دو حوزه پرداختیم.
شبکه نمایش خانگی| سریالهای نمایش خانگی بهجای توسعه فرهنگ به گسترش سرمایهداری کمک کردهاندنمایش خانگی|فیلمنامههای ما تهی از اندیشهاند/ سینمای معترض ایران شبه نئورئالیستی با افاضات سیاسی است
دکتر کرمی استاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
کمکاری تلویزیون و بحران سریالسازی جذاب
کرمی در ابتدا و به عنوان مقدمه درباره چرایی توجه زیاد و چشمگیر شبکه نمایش خانگی برای مردم ایران بیان کرد: علت اینکه نمایش خانگی و سریالهای آن مورد توجه زیاد مردم قرار گرفت و رواج پیدا کرد، برمیگردد به کمکاری صداوسیما در سالهای اخیر. به نظرم واقعیت این است که صداوسیما با بحران تولید مواجه شده است و این بحران هم در شبکههای اصلی آن معلوم است زیرا شبکههایی مانند آیفیلم و شبکه نسیم و بعضاً شبکههای دیگر دارند با نمایش تولیدات دهه 80 و 70 مخاطب را پای تلویزیون نگه میدارد و برای نمونه میتوان به آمار بالای مخاطب برای سریالهای این دو دهه توجه کرد. این بحران باعث شده است که رقبایی ایجاد بشود و در نتیجه شبکههای ماهوارهای و سریالهای ترکیهای و سریالهای ایرانی که هم عرض آنها تولید شدهاند به خوبی دیده شوند.
نمایی از برخی از سریالهای نمایش خانگی
وی ادامه داد: همانطور که میدانیم نمایش خانگی دو حوزه جدی برای پخش دارد یکی فیلمهایی است که قبلاً اکران بودهاند و آنها را پخش میکند و دیگری سریالهای تولید آن است که بیشتر از جنبه دوم است که مورد توجه قرار دارد.
کرمی مؤلفههایی که باعث شده است تا سریالهای نمایش خانگی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد را به این صورت بیان کرد: از جمله عناصری که باعث شد تا سریالهای آن بیشتر دیده بشود کنار گذاشتن مؤلفههای نظارتی بود که در صداوسیما وجود داشت؛ مانند ممیزی در پوشش و حجاب که کمتر دیده میشود و محدودیتهای خلق داستان؛ اینها باعث میشوند که مضامینی که کمتر در تلویزیون دیده میشود آنجا پرمخاطب باشد. مانند سریالهای همگناه یا حتی سریالهای قبلتر از آن که به نظرم در زمینهساز بودن نمایش و توجه امروز مردم ما تأثیر بسزایی داشتند.
البته بعضی از این سریالها مانند «قلب یخی» حتی ناقص ماندند و به نقطه پایانی مورد نظر هم نرسیدند در جریان سازی موفق تر بودند. امثال این سریال در خلق تیپ و موقعیت کارهای جدیدی کردند که حتی توانستند به سمت چهره کردن افراد هم بروند. الان هم نمایش خانگی عمر نزدیک به یک دهه را پشت سر میگذارد و میشود گفت که تبار تاریخی 10 ساله دارد. مجموع اینها سریالهای نمایش خانگی را جذاب کرده است. اما درباره اینکه اینکه چه تأثیری میتواند بگذارد باید بگویم که در چنین تحلیلهایی باید از نشانههای تأثیر صحبت کرد. اینکه به عنوان مثال فرزند ما درباره شخصیتهای آن حرف میزند یا مثلاً تیکه کلامهای آنان را دنبال میکند یا اقبال و توجه به شبیه شدن یک کاراکتر دارد یا خیر؟
اتفاقاً در مصاحبهای که از منوچهر هادی در گفتگو با فریدون جیرانی داشت، از یکسری نشانههای تأثیرات اجتماعی بحث میکرد حتی به نظرم خود این بحث تلاش داشت تا اکت اجتماعی داشته باشد و تأثیرات سریال را توسعه دهد و در یک کلام خود این برنامهها به قصد تماشای سریالها ساخته میشود در هر حال سطح تأثیر بالا است. خصوصاً به نظرم اینکه زیر نظر صداومسیما قرار است تشکیل شود بیشتر من را نگران کرده است که حلقه دور زدن دیگری، در جای دیگری شکل بگیرد و گامهای رادیکالتری بردارد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم درباره سبک زندگی لوکس و لاکچری در سریالهای نمایش خانگی مانند دل گفت که اینها تا حدی به علایق شخصی کارگردان برمی گردد. مثلاً آقای هادی در فیلم «آینه بغل» هم چنین فضایی را خلق میکند مثل آن پنت هاوس عجیب با آن ماشین و خریدهای آنچنانی. البته این موضوع اختصاص به نمایش خانگی ندارد بلکه اساساً سینمای ما در روایت فقر ناتوان است. به نظرم غیر از «بیپولی» حمید نعمت الله و «سنتوری» داریوش مهرجویی که تا حدی کارگردان در نشان دادن فق توانمندتر از باقی بود در بیشتر فیلمها و سریالها چندان اتفاق خاصی نیافتاده است.
نمایی از آینه بغل
باید اعتراف کرد که دوربین سینما ما ناتوان است؛ دوربین سینمای ایران در نمایش فقر پرت و خسته است. از سوی دیگر باید گفت که زیست لاکچری هم جزو جاذبههای سینما شده است. زمانی که بخواهید در سینما جذابیت داشته باشید، طنز، اکشن سینماگر به کار میگیرد، دوربین هم علاقه دارد که تجملات را به تصویر بکشد. اما این موضوع نباید باعث شود که ما از تأثیرات مخرب آن غافل شویم. متأسفانه هرچقدر که جامعه فقیرتر میشود اقبال به این فیلمها و سریالها بیشتر میشود، چون آدمها بخشی از تخیلات خود را همپای آدمها پیش میبرند و این مسأله در کنار آن پیامدهای بلند مدت خیلی خطرناکی خواهد داشت. صرف نظر از اینکه اساساً قناعت از ارزشهای بنیادین جامعه ما است متأسفانه جامعه ما از این نظر دچار آسیب ضد فرهنگی شده است و گویا تجملگرایی از محسنات جامعه دارد میشود.
سریالهای لاکچری جوانان را در آینده عصیانگر میکند
کرمی اشاره کرد که این رویه باعث می شود که در آینده با یک موج واگرایی جوانان نسبت به زندگی لاکچری مواجه خواهیم شویم؛ جوانی که خیلی از تخیلات و علاقه های ذهنی را میخواهد که داشته باشد اما به دلیل آنکه نمیتواند دچار عصیان و خوی خشن میشود. وقتی جوانی ببیند که فلان شخصیت در زندگی خود چیزهایی دارد که او در خواب هم نمیبیند، و او هم همان را دوست دارد داشته باشد اما نمیتواند، دچار عصیان میشود و دست به سرقت و اغتشاش میزند.
رویه عام سینمای ما این شده است هرکس که فقیر باشد از سرمایه فرهنگی و اخلاقی بدی نیز برخوردار است و طبقه بالاشهری جامعه که ثروت زیادی دارد از سرمایه فرهنگی و اخلاقی بیشتری برخوردار است. میزان خطر و نقصان این تفکر به حدی بالا است که تبعات فاجعهبار آن به مرور خود را نشان خواهد داد. زمانی که یک جوان پایینشهری برای پیشرفت فرهنگی خود فکر میکند که باید ثروتمند باشد و زندگی لوکس داشته باشد؛ این یعنی برساخت غیراخلاقی فقرا در سینمای ایران.
پوستر سریال دل
به عنوان مثال در همان فیلم «آینه بغل» کاراکتری جوان فیلم که در شرف ازدواج است، آدم ابله فریبخوردهای است که به هرچیزی تن میدهد یا در سریال عاشقانه زنی برای رسیدن به مقاصدش زن صیغهای یک مرد مسن ثروتمند میشود. درست است که به نوعی قهرمان بود اما قهرمانی که سرمایه فرهنگی و اجتماعی بسیار کمی داشت و به جای آن از سرمایه جنسی خود بهره میگیرد.
این موضع را با یکی از دانشجوها به صورت پایاننامه کار کردیم و با موضوع «دوگانه فقیر و غنی در سینمای ایران» تحولات سینمای ایران را بررسی کردیم.
به سینمای 70 سال قبل از انقلاب برگشتیم
هیچ خطری بالاتر از این نیست که شما نگاه غیراخلاقی به طبقات پایین شهر داشته باشید و طبقه فقیر جامعه را بیاخلاق نمایش دهیم به صورتی که سرمایه فرهنگی و اجتماعی و ارزشهایشان را بفروشند. در نهایت خطر بالایی است که حسرت زندگی لاکچری را بخورم.
دکتر کرمی در پایان تحلیل جالبی از این مسأله با نگاهی به تاریخ سینمای پهلوی داشت، او در این باره بیان کرد که در دورهای از سینمای زمان قبل از انقلاب و در دوره پهلوی، قهرمانها و توجه سینما بیشتر به ثروتمندان و طبقه غنی جامعه بود اما بعد از دورهای با چرخشی جای این دو طبقه در فیلم عوض شد و قهرمانان از طبقات پایین جامعه بودند. اما ما گویا به دوره اول سینمای پهلوی برگشتیم و هرچه غنی است را قهرمان نشان میدهیم و تمام فقرا را به عنوان شخصیتهای منفی و بیفرهنگ نمایش میدهیم.
انتهای پیام/
R1544/P1439/S4,34/CT2 واژه های کاربردی مرتبط شبکه نمایش خانگی سینمامنبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی سینما شبکه نمایش خانگی سینما سریال های شبکه نمایش خانگی سریال های نمایش خانگی سرمایه فرهنگی سینمای ایران سریال ها فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۲۶۷۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | همه حسرت زندگی مرا میخورند اما نمیدانند من و خانوادهام چقدر سخت تلاش میکنیم
چند سال قبل، در یک شب بارانی دو آلمانی که راه شان را گم کرده بودند، اتفاقی در خانه ی عباس را می زنند و از آن به بعد ، سرنوشت عباس تغییر می کند و خانه اش به ششمین جاذبه ی گردشگری ایران برای توریست های خارجی تبدیل می شود.
در چهارمین قسمت از زندگی عباس می بینید عباس چطور جوایز میلیون دلاری غذای ارگانیک، کیفیت، عشایر و مهمان پذیری جهان را برده است و دیدگاه دخترش که از کودکی لیدر خانه اش بوده، نسبت به این کار چطور است.
کاری از مریم نوابی نژاد
برای مشاهده این قسمت در صفحه یوتیوب کلیک کنید .